تاريخ قطعي ورود تنباكو به ايران را نمي توان تعيين كرد. ولي بي شك توتون و تنباكو همراه با دست اندازي پرتقاليها به خليج فارس (913 هجري قمري) به ايران وارد گرديده است. اما طرز استفاده توتون و تنباكو در ايران تغيير يافت و ايرانيان لوازمي برابر ذوق خود براي دودكشي ايجاد كردند.
وسيلهاي كه اروپاييان براي دود كردن به كار ميبردند، عبارت بود از پيپهاي كوچكي كه از فلز يا سفال يك پارچه ساخته ميشد.
در ايران اين پيپها اقتباس شد و به صورت چپقهاي دسته بلند درآمد. چنانكه در ويژگيهاي زندگي ايراني گفتيم، اين وسيله كشيدن توتون نيز با ذوق و هنر ايراني در هم آميخت، و پيپ ساده تبديل به چپق گرديد، و در تزيين آن سليقه خاص ايراني به كار رفت و چپق هاي ايراني با انواع مختلف تزيينات آراسته گرديد.
علاوه بر چپق كه تقليدي از پيپ فرنگي بود، وسيله ديگري براي دود كردن تنباكو به ننام قليان توسط ايرانيان اختراع و ايجاد گرديد.
قديمترين ذكري كه از قليان در ادبيات فارسي شده، اين رباعيها از اهلي شيرازي است كه در سال 942 هجري قمري در گذشته است.
در ايران اين پيپها اقتباس شد و به صورت چپقهاي دسته بلند درآمد. چنانكه در ويژگيهاي زندگي ايراني گفتيم، اين وسيله كشيدن توتون نيز با ذوق و هنر ايراني در هم آميخت، و پيپ ساده تبديل به چپق گرديد، و در تزيين آن سليقه خاص ايراني به كار رفت و چپق هاي ايراني با انواع مختلف تزيينات آراسته گرديد.
علاوه بر چپق كه تقليدي از پيپ فرنگي بود، وسيله ديگري براي دود كردن تنباكو به ننام قليان توسط ايرانيان اختراع و ايجاد گرديد.
قديمترين ذكري كه از قليان در ادبيات فارسي شده، اين رباعيها از اهلي شيرازي است كه در سال 942 هجري قمري در گذشته است.
بنابراين مي توان گفت كه در سال 942، يعني 29 سال پس از ورود پرتقاليها به خليج فارس، قليان كشيدن در ايران رواج يافته است.
اولين تصويري كه از قليان به وسيله هنرمندان ايراني كشيده شده، احتمالاً تصوير نشمي كماندار كار رضا عباسي، نقاش مشهور دربار شاه عباس بزرگ است، كه تا اواخر نيمه اول قرن يازدهم هجري زنده بوده است.
قليان وسيلهاي كاملاً جديد و ابتكاري بود، و اروپاييان از آن هيچ گونه اطلاعي نداشتند. اين بياطلاعي را ميتوان از شرحي كه تاورنيه و شاردن از قليان داده اند درك كرد.
قليان وسيلهاي كاملاً جديد و ابتكاري بود، و اروپاييان از آن هيچ گونه اطلاعي نداشتند. اين بياطلاعي را ميتوان از شرحي كه تاورنيه و شاردن از قليان داده اند درك كرد.
تاورنيه مي نويسد: «ايرانيان تنباكو را با دستگاهي كاملاً اختصاصي ميكشند. در كوزه گلي دهان گشادي به قطر سه انگشت، تنه قلياني از چوب يا نقره كه سوراخي در وسط دارد قرار مي دهند، و بر سر آن مقدار تنباكوي نمدار با كمي آتش مي گذارند، و در زير قليان سوراخ ممتدي است كه، در حالي كه نفس را بالا مي كشند، دود تنباكو با شدت از امتداد سوراخ پايين آمده و داخل آب كه به رنگهاي مختلف ميآميزد(2) داخل ميشود. اين كوزه مرتباً تا نصفه آب دارد. دود كه در آب است به سطح مي آيد و هنگاميكه نفس را بالا مي كشند، از ني قليان دود به دهان وارد ميشود. به واسطه آبي كه به قليان مي ريزند دود تنباكو تصفيه مي شود و كمتر ضرر مي رساند. والا با اين همه قليان كه ميكشند، مقاومت براي آنها غير ممكن است. ايرانيان زن و مرد، به طوري از جواني عادت به كشيدن تنباكو كرده اند، كه كاسبي كه بايد روزي پنج شاهي خرج كند، سه شاهي آن را به مصرف تنباكو ميرسانند. ميگويند اگر تنباكو نمي داشتيم چطور ممكن بود كيف و دماغ داشته باشيم.»
«ايرانيان چنان به تنباكو عادت كرده اند كه محال است بتوانند از آن صرف نظر كنند. اول چيزي كه در سر سفره ميآورند قليان است و قهوه، كه عيش خود را با آن شروع مي كنند.
تاورنيه نوشته است كه شاه صفي خود چپق مي كشيد و درباره حاكم قم و خشم شاه صفي، و مجازات او مي نويسد«پسر آن خان كه جوان متشخصي بود و از مقربين پادشاه، هميشه در حضور بود، و چپق و توتون شاه را بايستي با دست خود به او بدهد، و اين از مشاغل خيلي محترم دربار ايران است.» اين نوشته تاورنيه ميرساند كه از اين زمان سمت مخصوصي به نام قليان دار يا چپق دار در دربار ايران به وجود آمده است.
بنابراين بايد گفت كه، چپق و قليان هر دو در نيمه اول قرن دهم هجري در ايران رواج يافته است. در سلطنت شاه عباس بزرگ كشيدن چپق و قليان متداول بود.
قبل از اينكه به شرح انواع قليان و تزئينات مربوط به آن بپردازيم، لازم است قطعات مختلف قليان را بشناسيم.
قليان معمولاً از بادگير، سر قليان، تنه، ميلاب، ني و كوزه تشكيل مي شود.
هر يك از اين قطعات، از جنسهاي مختلف ساخته شده، و تزئيناتي ويژه خود داشت.
قليان بر حسب نوع مصرف و احتياج، به اندازهها و اشكال گوناگون ساخته مي شد.
قليانهائي كه معمولاً در منازل مورد استفاده بود، اغلب بزرگتر، بلندتر و سنگينتر از انواعي بود كه به وسيله اشخاص حمل ميگرديد.
اما از نظر كلي دو نوع مشخص قليان را ميتوان نام برد. اول قليانهائي كه داراي كوزههاي عادي بودند. دوم قليانهاي نارگيله.
نوع اول معمولاً در منازل مورد استفاده بود، و نوع دوم را هم در منازل استفاده مي كردند، و هم در هنگام گردش و سواري. به خصوص نارگيلههاي كوچك را به سبب سبكي وزن ميتوانستند همه جا با خود ببرند.
جنس قليانها نيز متفاوت بود، گاهي كليه اجزاء قليان را از طلا يا نقره ميساختند، و آن را دانه نشان ميكردند. قليانهايي كه از ساير فلزات مانند برنج ساخته مي شد، اغلب مطلا گرديده يا روي آنرا نقاشي ميكردند.
تعداد قليانهايي كه از جنس، به خصوص فلز ساخته مي شد، كمتر بود و بيشتر قطعات قليان را از جنس هاي گوناگون ميساختند، كه اينك به شرح جنس و نوع تزئينات آنها مي پردازيم
كوزه قليانها
كوزه قليانها از جنس شيشه، سفال، چوب، سنگ، كدو، چيني، نارگيل و جز آن ساخته ميشد. هر يك از اين كوزه قليانها تزئيناتي ويژه خود داشت.
كوزههاي شيشهاي، نقاشي شده، سفالي، لعاب داده و نقشدار، چوبي و سنگي كندهكاري شده، و كوزههاي فلزي مليله كاري و طلا كوبي و دانه نشان، يا قلمزده بودند.
تنه قليان
قسمت دوم قليان شامل تنه يا بدنه قليان است، كه از فلز يا بيشتر از چوب ساخته مي شد. تنههاي فلزي اگر از فلزات گرانقيمت مانند طلا و نقره ساخته شده، و دانه نشان يا مليله كاري ميگرديد و اگر از فلزات ارزان، مانند برنج ساخته مي شد، آن را مطلا كرده يا روي آنرا نقاشي ميكردند.
معمولاً قليانهايي كه داراي بدنه فلزي بودند سر قليان و بادگير آن را چسبيده به تنه مي ساختند.
توجه به تزيين قليان را مي توان در تصاوير موجود ملاحظه كرد. تنه قليان مطلا، علاوه بر آنكه تماماً مشبك ساخته شده، انتهاي ميلاب آن نيز كه در كوزه، داخل آب قرار مي گيرد مينا كاري شده است.
تزئينات تنههاي ساخته شده از چوب، به طور كلي شامل كنده كاري است كه اغلب بسيار پر كار و جالب توجه است. ني و ميلاب قليانها اغلب از جنس بدنه قليان ساخته مي شد. ني پيچ نيز به سبب حالت فلزي و نرمش خاص، مورد مصرف بسيار داشت.
سر قليان
سر قليان شامل دو قسمت است: قسمتي كه براي اتصال به تنه قليان است، و قسمت قيف مانند كه جاي تنباكو و آتش ميباشد. اين دو قسمت را گاهي از يك جنس و زماني متفاوت ميساختند.
معمولاً قسمت زيرين از چوب و قسمت بالائي از چيني، سفال و يا فلز است. ولي در هر حال قسمت بالائي در همه سر قليانها داراي تزييناتي ميباشد، و سر قليانها همگي دانه نشان يا مينا كاري شده و يا كنده كاري شدهاند.
براي تزيين سر قليانها، اغلب زنجيرهاي ظريفي نيز به اطراف آن آويزان مي كردند.
بادگيرها به طور كلي از جنس نقره ساخته مي شد و اغلب مشبك و كنگره دار بود.
چپق
چپق كه وسيله ديگري براي دود كردن بود، اگر چه در ابتدا حتي بعضي از پادشاهان مانند شاه صفي از آن استفاده ميكردند، اما بتدريج از مقام و منزلت آن كاسته شد، و بيشتر مورد استفاده مردم عادي قرار گرفت.
چنانكه اين وضع امروز نيز در ايران وجود دارد.
اما نبايد تصور كرد كه، چون چپق وسيله دود كردن مردم عادي بود، از تزيين بيبهره ماند. به عكس انواع و اقسام تزيينات در ساختمان چپق به كار رفت. اين تزيينات بيشتر شامل چوب چپقها بود، كه گاهي كوتاه و زماني به بلندي يك متر ميرسيد.
ساختن چوب چپق و سر چپق نقره، امري عادي بود، و بسياري از چپقها، داراي سر چپق و چوب نقره قلمزده ،يا كنده كاري بودند. زماني نيز چپق را از فولاد مي ساختند، و روي آنرا طلا كوب يا نقره كوب ميكردند.
چوب چپقهاي خاتمكاري ، يا منبت كاري نيز معمول و متداول بود.
دانه نشان كردن چپق با سنگهاي قيمتي بخصوص فيروزه از دير باز رواج داشت و هنوز نيز ديده ميشود.
با رواج روز افزون سيگار كه از حجم ،وزن و سهولت دود كردن بر چپق و قليان برتري داشت، روز بروز بر تعداد كسانيكه از اين وسيله جديد دود كردن استفاده مي كردند افزوده شد. ناچار به مرور از توجه مردم به چپق و قليان كاسته گرديد.
تا جائي كه امروز اين دو وسيله تا حدي منسوج شده به حساب ميآيد. اما براي دود كردن سيگار نيز، ابزار و وسايل زيباي جديدي ساخته شده. مثلاً چوب سیگارهایی از جنس سنگ تراش دار و یا از نقره مليله كاري با سري از كهربا ساخته شده.
جعبههاي س بتكر (توباكوس) بودند زنده ميشدند، قادر نبودند بفهمند كه، اين وسيله سر تا پا تزئين شده از طلا و نقره و فيروزه و يا ياقوت براي دود كردن تنباكو است.
توتون واژه اي تركي است بمعني دود.
چپق تركي شده واژه چوبك فارسي است.
قليان يا غليان را بعضي اعتقاد دارند بسبب آنكه حركت آب در كوزه شبيه بقليان يعني جوشش است باين نام خواندند.
قليان معمولاً از بادگير، سر قليان، تنه، ميلاب، ني و كوزه تشكيل مي شود.
هر يك از اين قطعات، از جنسهاي مختلف ساخته شده، و تزئيناتي ويژه خود داشت.
قليان بر حسب نوع مصرف و احتياج، به اندازهها و اشكال گوناگون ساخته مي شد.
قليانهائي كه معمولاً در منازل مورد استفاده بود، اغلب بزرگتر، بلندتر و سنگينتر از انواعي بود كه به وسيله اشخاص حمل ميگرديد.
اما از نظر كلي دو نوع مشخص قليان را ميتوان نام برد. اول قليانهائي كه داراي كوزههاي عادي بودند. دوم قليانهاي نارگيله.
نوع اول معمولاً در منازل مورد استفاده بود، و نوع دوم را هم در منازل استفاده مي كردند، و هم در هنگام گردش و سواري. به خصوص نارگيلههاي كوچك را به سبب سبكي وزن ميتوانستند همه جا با خود ببرند.
جنس قليانها نيز متفاوت بود، گاهي كليه اجزاء قليان را از طلا يا نقره ميساختند، و آن را دانه نشان ميكردند. قليانهايي كه از ساير فلزات مانند برنج ساخته مي شد، اغلب مطلا گرديده يا روي آنرا نقاشي ميكردند.
تعداد قليانهايي كه از جنس، به خصوص فلز ساخته مي شد، كمتر بود و بيشتر قطعات قليان را از جنس هاي گوناگون ميساختند، كه اينك به شرح جنس و نوع تزئينات آنها مي پردازيم
كوزه قليانها
كوزه قليانها از جنس شيشه، سفال، چوب، سنگ، كدو، چيني، نارگيل و جز آن ساخته ميشد. هر يك از اين كوزه قليانها تزئيناتي ويژه خود داشت.
كوزههاي شيشهاي، نقاشي شده، سفالي، لعاب داده و نقشدار، چوبي و سنگي كندهكاري شده، و كوزههاي فلزي مليله كاري و طلا كوبي و دانه نشان، يا قلمزده بودند.
تنه قليان
قسمت دوم قليان شامل تنه يا بدنه قليان است، كه از فلز يا بيشتر از چوب ساخته مي شد. تنههاي فلزي اگر از فلزات گرانقيمت مانند طلا و نقره ساخته شده، و دانه نشان يا مليله كاري ميگرديد و اگر از فلزات ارزان، مانند برنج ساخته مي شد، آن را مطلا كرده يا روي آنرا نقاشي ميكردند.
معمولاً قليانهايي كه داراي بدنه فلزي بودند سر قليان و بادگير آن را چسبيده به تنه مي ساختند.
توجه به تزيين قليان را مي توان در تصاوير موجود ملاحظه كرد. تنه قليان مطلا، علاوه بر آنكه تماماً مشبك ساخته شده، انتهاي ميلاب آن نيز كه در كوزه، داخل آب قرار مي گيرد مينا كاري شده است.
تزئينات تنههاي ساخته شده از چوب، به طور كلي شامل كنده كاري است كه اغلب بسيار پر كار و جالب توجه است. ني و ميلاب قليانها اغلب از جنس بدنه قليان ساخته مي شد. ني پيچ نيز به سبب حالت فلزي و نرمش خاص، مورد مصرف بسيار داشت.
سر قليان
سر قليان شامل دو قسمت است: قسمتي كه براي اتصال به تنه قليان است، و قسمت قيف مانند كه جاي تنباكو و آتش ميباشد. اين دو قسمت را گاهي از يك جنس و زماني متفاوت ميساختند.
معمولاً قسمت زيرين از چوب و قسمت بالائي از چيني، سفال و يا فلز است. ولي در هر حال قسمت بالائي در همه سر قليانها داراي تزييناتي ميباشد، و سر قليانها همگي دانه نشان يا مينا كاري شده و يا كنده كاري شدهاند.
براي تزيين سر قليانها، اغلب زنجيرهاي ظريفي نيز به اطراف آن آويزان مي كردند.
بادگيرها به طور كلي از جنس نقره ساخته مي شد و اغلب مشبك و كنگره دار بود.
چپق
چپق كه وسيله ديگري براي دود كردن بود، اگر چه در ابتدا حتي بعضي از پادشاهان مانند شاه صفي از آن استفاده ميكردند، اما بتدريج از مقام و منزلت آن كاسته شد، و بيشتر مورد استفاده مردم عادي قرار گرفت.
چنانكه اين وضع امروز نيز در ايران وجود دارد.
اما نبايد تصور كرد كه، چون چپق وسيله دود كردن مردم عادي بود، از تزيين بيبهره ماند. به عكس انواع و اقسام تزيينات در ساختمان چپق به كار رفت. اين تزيينات بيشتر شامل چوب چپقها بود، كه گاهي كوتاه و زماني به بلندي يك متر ميرسيد.
ساختن چوب چپق و سر چپق نقره، امري عادي بود، و بسياري از چپقها، داراي سر چپق و چوب نقره قلمزده ،يا كنده كاري بودند. زماني نيز چپق را از فولاد مي ساختند، و روي آنرا طلا كوب يا نقره كوب ميكردند.
چوب چپقهاي خاتمكاري ، يا منبت كاري نيز معمول و متداول بود.
دانه نشان كردن چپق با سنگهاي قيمتي بخصوص فيروزه از دير باز رواج داشت و هنوز نيز ديده ميشود.
با رواج روز افزون سيگار كه از حجم ،وزن و سهولت دود كردن بر چپق و قليان برتري داشت، روز بروز بر تعداد كسانيكه از اين وسيله جديد دود كردن استفاده مي كردند افزوده شد. ناچار به مرور از توجه مردم به چپق و قليان كاسته گرديد.
تا جائي كه امروز اين دو وسيله تا حدي منسوج شده به حساب ميآيد. اما براي دود كردن سيگار نيز، ابزار و وسايل زيباي جديدي ساخته شده. مثلاً چوب سیگارهایی از جنس سنگ تراش دار و یا از نقره مليله كاري با سري از كهربا ساخته شده.
جعبههاي س بتكر (توباكوس) بودند زنده ميشدند، قادر نبودند بفهمند كه، اين وسيله سر تا پا تزئين شده از طلا و نقره و فيروزه و يا ياقوت براي دود كردن تنباكو است.
توتون واژه اي تركي است بمعني دود.
چپق تركي شده واژه چوبك فارسي است.
قليان يا غليان را بعضي اعتقاد دارند بسبب آنكه حركت آب در كوزه شبيه بقليان يعني جوشش است باين نام خواندند.